در این دل شب و سکوت سحر به هیاهوی دیروز ورودی تونل رسالت فکر میکنم
به بسته بودن همه ورودی ها به مسیرهای منتهی به مصلی
به آن خانواده ای که همه اعضا حتی طفل دو ساله را کفن پوش آورده بود
به آن پسرک خوش صوت ۸الی۹ ساله که شعار میداد در دل جمعیت
دارم فکر میکنم به آن سالمندانی که به سختی مسیر تونل را طی کردند
حتی دارم به حال خوش دیروز آن خیابانها فکر میکنم
دیروز با خودم میگفتم خدایا الان چند نفر در این کره خاکی دوست داشتند در این نماز جمعه باشند؟ به نیابت همه آنها قدم برمیدارم
دیروز بغض گلویم را گرفت و یاد علامه مصباح و بیان مبارکش در خصوص آقا افتادم و گفتم خدایا به نیابت از مصباح عزیز هم قدم برمیداریم
دیروز داشتم به گنبد آهنین کران تا کران تا مصلی فکر میکردم یعنی همان صلواتها همان تعبیرها
به اراده پولادین مردمی فکر میکردم که میگفتند غلط کرده گفته میزنیم و جرات داره بزند؟
خدایا چرا مردم ما هرچی قدرت در این دنیای مادی هست را مسخره میکنند؟
خمینی کبیر چه به اینها یاد داده که دچار مهاجرت معکوس میشوند در این مواقع و از هر جای ایران خود را به مصلی یعنی محل تهدید شده اصلی میرسانند؟
فکر میکنم در این دل شب، به بهترین پناهگاه دنیا یعنی سایه سار قنوت خامنه ای که با هر آژیر فتنه ای، خود را بدان رسانده ایم در این ۳۵ سال
دیروز چقدر بغض تکبیر داشتیم، چقدر ایستاده خطبه ایستاده گوش دادیم دیروز باران آه بودیم در نبود سیدحسن و طوفان اشک بودیم در محو صهیون
دیروز خامنه ای عزیز همه دنیا را آرام کرد همه نسلها را پولادین کرد همه یاس ها را زدود و همه دلها را یکدل کرد برای فتح قله
.
دیروز فکر میکردم ما خوشبخت ترین نسل هستیم نسلی که سید علی را و خطبه هایش و قنوت هایش را درک کرده است
اللهم احفظ و انصر قائدنا و امامنا خامنه ای